راضی کردن دوست پسر برای ازدواج

رابطه رو جدی نمیکنه! من و پارتنر عاطفیم مدت زیادی هست که با هم هستیم و بعد گذشت این مدت، دوست دارم که رابطمون رو جدی و رسمی کنیم اما اون هیچ کاری برای رابطمون نمیکنه. و همیشه میگه ما موضوعات و مشکلاتی داریم که اول باید اونهارو حل کنیم و منم در جواب این حرفا میگم، منم میخوام ازدواج کنم و نمیشه همیشه دوست دختر و پسر بمونیم. و من واقعا از این حرفاش ناراحتم نا امید شدم نسبت به اینده ای که دوست داشتم باهاش داشته باشم.دوست پسرم میدونه من از این شرایط راضی نیستم و اون از عمد باز هم ادامه میده حالا واقعا این ناراحتی درسته و من باید بابت این موضوع ناراحت باشم؟ یا من آدم حساسی هستم و الکی دارم این موضوع رو بزرگش میکنم؟ در ادامه همین مطلب کمکت میکنم تنها با جادوی صحبت کردن دوست پسرتو راضی کنی باهات ازدواج کنه.
به احساساتت توجه کن!
دوست عزیزم… خیلی از افراد وقتی کمک حرفه ای از مشاور یا روانشناس میگیرن در اخر حرفشون میگن: من دارم اشتباه میکنم؟ رفتار من غیر واقع بینانه است؟ یا میگن که میدونم دلیل منطقی برای این ناراحتیم ندارم ولی کنترلش دست من نیست ونمیتونم از این اتفاق ساده بگذرم. در حالی که نکته مهم اینجاست؛حس و احساسات شما هر چقدر بد که باشند احساسات شما هستن و ارزشمند دارند و پس باید بهشون توجه بشه و به تمام حس هامون اهمیت بدیم و این مورد در حس ناامیدی هم صدق میکنه.
پس ما به جای این که احساساتمون رو نادیده بگیریم یا جلوی پارتنرمون جور دیگه ای رفتار کنیم، باید به عنوان یک نقشه راه که سعی داره راه درست رو نشون بده، از حس هامون استفاده کنیم. درواقع حس ناامیدی رو وقتی تجربه میکنیم میخواد بهمون بگه: حواست باشه! بیشتر توجه کن. یعنی در رابطه عاطفیتون نیاز به شفاف سازی هست و یه چیزایی که برامون مبهم باقی مونده باید روشن بشه.
و طبق حرفی که برامون زدی دوست من…شما و طرف مقابلتون باید با این موضوع جدی تر، بیشتر، و مشخص تر صحبت کنید. و وقتی این ناامیدی نقش مهمی در آینده داره شما اول باید با دوست پسر خودتون،و بعد با خودتون یه مکالمه ای داشته باشید
مقاله مربوطه:تعهد در رابطه(معنای کامل تعهد و اثرات ان در رابطه)

صحبت کردن با پارتنر:
قدم اول:راضی کردن دوست پسر برای ازدواج
میرسیم به اولین مکالمه یعنی مکالمه با پارتنرتون. و اول صحبتون گفتین که چند باری درباره آینده صحبت کردین ؛ در واقع شما تمایلتون رو نسبت به ازدواج بیان کردین و پارتنرتون هم توضیح داده که هنوز مسائلی هست که قابل بحث هستن و رابطه باید زمان بیشتری ازش بگذره تا جدی تر بشه شما برای اینکه مورد تکلیفی مشخص کردین؟
یا نه موقعی که باید این اختلاف حل میشد رهاش کردین؟ و شما اشاره کردین که بهش زمان میدید و شما باید بدونید این فرصت باید چقدر ادامه داشته باشه و کی از این زمان استفاده بشه و چه مشکلاتی رو باید حل کنیم؟ و اینکه هر دفعه طرف مقابلتون میگه رابطه هنوز باید ادامه داشته باشه… من هنوز اماده نیستم روش درستی برای تعامل متقابل نیست.
یا بر فرض مثال بهتون بگه که این کارتو این اخلاقتو این رفتار تو دوست ندارم باید اینارو درست کنی تا رابطه به سمت ازدواج کشیده بشه. و این نشون دهنده اینکه خودش رو کامل تر میدونه و نیازی به تغییر خودش نیست و فکر نمیکنه که برای تعامل با شما چه نقشی رو داره و چه مسئولیت هایی تو این رابطه بر عهده ایشونه. تا الان حرفایی که راضی کردن دوست پسر برای ازدواج گفتم… مفهوم بود!؟
حرفای بعدی من رو هم با دقت دنبال کن :
شما باید این مورد رو نظر بگیرید که ازدواج برای هر کسی چه معنایی داره و چه درکی از ازدواج دارین! یک مثال میزنم: هدف شما از ازدواج امنیت آرامش و تعهده. ولی هدف ازدواج برای دوستون میتونه کاملا متفاوت باشه معنای ازدواج برای ایشون میتونه این باشه:خلاص شدن از خانواده، برای بستن دهن فامیل و تمرکز بیشتر رو شغلشون و غیره…و میتونه این احتمال هم باشه که این شک و تردید برای ازدواج به خاطر مشکلات درونی و شخصی خودش باشه.
شاید یه مشکل خانوادگی دارن و ایشون از ازدواج ترس داره.اینها ارزشمند هستن، و شما باید در مورد کسی که دوست دارید و میخواید یک عمر باهاش زندگی کنید باید از اینها اطلاع داشته باشید. و این اطلاعات فقط با گفت و گو میشه بهش رسید. و اگر تا به حال درمورد نگرانی های دوستتون،خواسته هاش اقدامی نکردین باید یک گفت و گو با ایشون داشته باشید تا از دل طرف باخبر بشید. اینها دلایلی هست که راضی کردن دوست پسر برای ازدواج رو سخت میکنه
پیشنهاد من به شما:اشتباهات رایج در انتخاب پارتنر

صحبت کردن با خودتون:
قدم دوم: راضی کردن دویت پسر برای ازدواج
میرم سراغ مکالمه دوم که قراره بین خودتون انجام بشه. دوست خوب من، وقتی ما تو رابطمون به مشکل میخوریم برای طرف خط و نشون میکشیم که “اگر تا چند روز اینده تکلیف منو مشخص نکنی ولت میکنم”. این کار هیچ وقت جواب نمیده چون طرفتون رو دارین مجبور میکنید بین حسی که داره و کاری که شما میخواین ازش یکی رو انتخاب کنه و بخاطر از بین رفتن اختیاری رو که داره سعی میکنه هر چه سریع تر از شما دوری کنه و یاحتی با شما لجبازی کنه!
پس به این نتیجه میرسیم که شما خودتون باید برای شریکتون حد و مرز تعیین کنید این کار کاملا بر عهده شماست!و شما باید به این نتیجه برسید که تا کی میتونید تو یک رابطه بلا تکلیف بمونید، یا به طرف مقابلتون بگید زمان تموم شده و صبر کردنی دیگه وجود نداره و وقتشه که این رابطه تموم بشه! اینو یادتون باشه:هر چقدر این صحبت های درونی صادقانه تر و منطقی تر باشه نیازی نیست که دوست پسرتون برای شما حد و مرزی مشخص کنه.
و نتیجه تمام این صحبت ها این شد که شما ممکنه تصمیم بگیرید بخاطر راضی کردن دوست پسر برای ازدواج به یک زوج درمانگر مراجعه کنید یا خودتون تنهایی این موضوع با یک مشاور در میون بگذارید که یاد بگیرید دلیل به وجود اومدن این احساسات چی هست و چجوری میشه مدیریت کرد، و متوجه بشید که چجوری باید تو یک رابطه رفتار کرد. و از سردرگمی خلاص شد من اینجام که بهت کمک کنم
دیدگاهتان را بنویسید