چیکار کنم رابطم سرد شده

رابطه همه چیش اوکیه، نه من کار اشتباهی انجام دادم نه اون، ولی انگار حس خاصی نسبت به همدیگه نداریم. رابطم سرد شده پس باید چکار کنیم؟ یعنی، حال نمیده دیگه … انگار احساس بینمون مُرده.
در بعضی شرایط، بعضی آدما، دوست دارن سریع تعویض کنن. برن با یکی دیگه آشنا بشن و حس جدیدی رو تجربه کنن اما اگر توئم توی این شرایط قرار گرفتی، بزار چندتا راهکار بهت بدم شاید رابطهت بهبود پیدا کرد که دیگه نخواین از هم جدا بشین. یعنی تعمیر رو به تعویض ترجیح میدیم.
ویدیوی آموزشی این پست، داخل یوتیوب هست، میتونی بصورت تصویری ببینی:
سلام، من پوریا علامه هستم از رسانهی نیدآلفا
حقیقتاً تو وظیفه ت نیست که شادی و خوشی توی رابطه ایجاد کنی اما گاهی اوقات میتونی یه کارایی بکنی که وقتی اون خوشحال بشه، رابطه ت رو شاد میکنه و از سردی درش میاره و در نتیجه شادیش به تو هم برمیگرده.
اما چرا یه نفر نباس توی یک رابطه شاد باشه وقتی همه چیز داره عالی پیش میره؟!

دلایل زیادی داره اما یکسری از دلایل سرد شدن رابطه اینهاست:
مثلا رابطه دو نفر، مثل یه رابطه دوستیه، مثل دوتا همخونه و همخوابگاهی. برای همین این دو نفر، همدیگر رو دوست دارن، ولی بعنوان دوتا دوست، نه شریک عاطفی؛ یعنی هیچ المانی از جذابیت جنسی توی رابطه نیست. هیچ یک از طرفین هم، قدرت تغییر شرایط رو ندارن، مخصوصاً جنس مذکر رابطه. واسه همین، همینطوری در همین حالت میمونن.
در بسیاری از شرایط، از نظر جنسیتی، دو تا فرد داخل رابطه، جاشون درست نیست! مثلا تلاش برای مرد بودن در رابطه، از سمت آقا کم میشه و حتی از سمت خانم زیاد میشه، یعنی مسئولیت های مردانه در رابطه رو، خانم رابطه برعهده میگیره. تسلط و سلطه در درون رابطه، بدست خانم رابطه میوفته که با طبیعتش سازگار نیست. چنین چیزی باعث میشه جای زن و مرد توی رابطه عوض بشه و مثلا، بجای اینکه بنزین رو توی باک بریزی، توی شیشه پاک کن ماشین ریختی.
یا انگار که یکی از طرفین رابطه، تمام آزادی عمل پارتنرش رو گرفته و دائم داره کنترلش میکنه یا داره حسودی میکنه و اجازه نمیده پارتنرش یه لحظه تنها باشه، میخواد همیشه باهاش بمونه! انگار که ممکنه همسرش هرلحظه از دستش فرار کنه. همون حس آویزون و بندال بودن یجورایی.
آدم رابطه از جنگ و دعوای زیاد خسته شده و رابطه آروم میخاد. یعنی آرامش از بین رفته. این رابطه، اسمش رابطه نیست دیگه! عملاً میدون جنگه. چرا که هیچوقت در طول رابطه، باهم ننشستن صحبت کنن و مشکلاتشون رو حل کنند.
تو رابطه پیشرفتی نکردن، دائم دارن یکسری کارای تکراری رو هی انجام میدن، هیچ پیشرفتی هیچ جا دیده نمیشه! مثلاً سلام صبح بخیر، بریم سرکار، برگردیم، تو خرید کنی، من آشپزی کنم. هیچ هیجان و تجربهی جدیدی درونش نیست. ابهامی وجود نداره.
یک نفر از طرفین رابطه، کلی تو حرفه و کارش تلاش میکنه، هرروز پیشرفت داره و ارتقا میگیره، اما اون یکی، هنوز همونجوریه که روز اول رابطه دیدتش. انگار که نفر اول هرروز پیشرفت کرده، نفر دوم، هرروز پسرفت.
همیشه رابطه ها اولش خوبه
بعضی وقتا این مسئله پیش میاد، که میگن رابطه ها قبل از اینکه تعهد شکل بگیره و ازدواج کنن خوبه! لذتش اون موقع هاست. ولی حقیقت چیه؟ اون دوران جوونی انگار خیلی حال میداده.
بعضیا، بین 20 سالگی تا 30 سالگی ازدواج میکنن، رابطه دارن و تا آخر عمرشون متاهل میمونن و راضین.
مثلاً من مردی رو میشناسم که وقتی با همسرش ازدواج کرد، همسرش 23-24 سال داشت. با اینکه دوستای اون خانم همشون مجردن ولی بازم اون خانم از ازدواجش خیلی راضیه و زندگی مجردی رو دوست نداره! چرا؟
چون دلیلش رویکرده که دوست من داره، نوع رفتاری که مرد رابطه اتخاذ کرده، اونهارو همیشه در مسیر لذت بردن از رابطه نگه داشته. چرا که اگه هر رویکردی غیراز این رویکرد فعلی بود، دیگه رابطهشون شاد نبود و ازدواج خوبی نداشتن.
مثلا اگر ابراز علاقهی درست و اون احساس خاص بودن به روش صحیح در رابطه از طرف مرد اعمال نمیشد، دختر رابطمون اون حس زنانگی رو در رابطه ایجاد نمیکرد یا مثلاً برعکس، مجبور میشد رییس بازی در بیاره و به رابطه مسلط بشه.
پس، تصمیم با تو میشه. میتونی رابطه ای بسازی که فوق العاده جذاب و مهیجه و طرف رابطه برات ارزش زیادی قائله؛ یا اینکه هرروز به خودش فحش بده که چرا با تو وارد رابطه شده همه چیز به رفتار خودت بستگی داره

فکر کن دو نفر باهم داخل رابطه هستند، یکیشون به خودش شک داره، یعنی دائم میترسه که کار اشتباهی انجام بده، در عوض مسیری رو در پیش میگیره که فقط و فقط محبت کنه، عشق بورزه و با توجهات مثبت فراوان، سعی کنه رابطه رو زنده نگه داره. اینجا رابطه نیاز به هدایت داره و چون اون یک نفر، به خودش شک داره، قدرت، کاملا دست نفر دیگه میوفته و اون هدایت میکنه.
این در حالیه که آدم ها، ذاتاً از کسی که به خودش شک داره بدشون میاد، در وهله اول وقتی حرف، حرف یک نفر باشه ( مثلا دختر) در ابتدا اون دختر خیلی احساس لذت میکنه، ولی در ادامه، انگار در زمینی داره بازی میکنه که حریفش، حریف قابلی نیست، اصلاً بازی نمیکنه و همیشه اون خانم داره میبَره. این در حالیه که پسر رابطه، همیشه داره قربون صدقه میره. اما اصلا کار چیه؟
اصل کار اینه که هر دو طرفین، وظایف خودشون رو بشناسن و مصمم به اون عمل کنند. از خودشون محافظت کنند، پست های سایت نیدآلفا رو کامل بخونند تا بتونن بهتر توی روابطشون عمل کنند، بلکه بازیکن قابلی توی زمین بازی رابطه بشن.
پیشنهاد: اگر توی روابطتون، همیشه به بن بست میخورید، بهتره وقت مشاوره رزرو کنید تا با صحبت با متخصص رابطه، مشکلتون رو پیدا کنیم.
این مثال رو زدم که فقط مهم بودن رویکرد خودت توی رابطه رو ببینی. یعنی نصف مسئولیت رابطه کامل روی دوش توئه و اگر شونه خالی کنی، محکوم به شکست عشقی هستی.
بخوانید: هرکاری کردم نموند
چطوری رابطه سرد شده رو درست کنم؟
خلاصه و لپ کلام بهت بگم چیزای مختلف رو توی رابطه امتحان کن، اصول رابطه رو یاد بگیر. چیزایی رو امتحان کن که هم به خودت هم به شریک عاطفیت لذت بده، احساس خوب بده. رابطه مثل رقص تانگو هست، اگر تو درست برقصی، بعد مدتی، شریک عاطفیت هم مجبوره درست برقصه! پس حتماً علمت رو دراینباره با خوندن بقیه پست های پیشنهادی زیر همین صفحه، زیاد کن تا بتونی مشکلات رابطه ت رو شناسایی کنی.
اگر اصول رابطه رو بلد نیستی، رسانهی نیدآلفا، هرروز داره در کل اینترنت مطلب منتشر میکنه. مطالب رو بخون، آموزش ببین و از همه مهم تر توی رابطه اونارو پیاده کن.
خوشحال میشم زیر همین پست، نظرتون رو بنویسید تا بیشتر باهم درموردش صحبت کنیم. دوستتون دارم
پوریا علامه از رسانهی معتبر نیدآلفا